مقدمه
کارآفريني عبارت است از فرايند خلق چيزي جديد و پذيرش مخاطرات و سود حاصل از آن. به عبارت ديگر، کارآفريني فرايند خلق چيزي جديد و باارزش است که با اختصاص زمان و تلاش لازم و در نظر گرفتن ريسکهاي مالي، رواني و اجتماعي و رسيدن به رضايت فردي و مالي و استقلال به ثمر ميرسد. اين تعريف داراي چهار جنبهي اساسي است:
کارآفريني مستلزم فرايند خلق است. خلق هر چيز ارزشمند و جديد. اين خلق بايد براي کارآفرين و مخاطبي که اين خلق براي او انجام شده است ارزش داشته باشد. کارآفريني مستلزم وقف زمان و تلاش کافي است.
در نظر گرفتن ريسکهاي اجتنابناپذير لازمهي کارآفريني است.
در کارآفريني، رضايت شخصي از استقلال کاري به وجود ميآيد.
چند جنبهي مشترک در همهي تعاريف کارآفريني وجود دارد: ريسکپذيري، خلاقيت، استقلال و پاداش.
وجوه مشترک کارآفرينان
ريسکپذيري (ريسکهاي متوسط و حساب شده)
نياز به توفيق
نوآوري، خلاقيت، ايدهسازي
اعتماد به نفس
پشتکار زياد
آرمانگرايي
پيشقدم بودن
فرصتگرا بودن (بيشتر در جستجوي فرصتها هستند تا تهديدات)
نتيجهگرا بودن
اهل کار و عمل بودن
آيندهگرايي
صفات اشخاص کارآفرين
کارآفرينان از خطر استقبال ميکنند، در صورتي که خطر محاسبه شده باشد. به عبارت ديگر، آنها مسئوليت فعاليتهايي را که در آنها هيچ امکان موفقيتي وجود نداشته باشد و يا يک خودکشي مالي باشد را به عهده نميگيرند. کارآفرينان براي قبول خطر بايد جرأت داشته باشند و بدين وسيله سرنوشت خود را رقم مــيزنند. اما در شرايط نامطمئن تمام جوانب را براي حل مشکلات در نظر گرفته و بنا بر تناسبشان، آنها را طبقهبندي ميکنند.
کارآفرينان مسئوليت شخصي را قبول مـــيکنند. يکي از انگيزههاي اصلي براي دنبال کردن آينده، کارآفريني است. او ترجيح ميدهد که خودش تصميم بگيرد و در جريان آن، تمام کوشش، دانش، مهارت و سرمايه خود را نيز به کار ميگيرد. اگر شکست بخورد، فقـط مـيتواند خود را مقصر بداند و اگر موفق بشود، فقط صلاحيت کارآفريني خود را تاييد کرده است.
کارآفرينان اعتماد به نفس دارند. کارآفرينان به خاطر اعتماد به نفس خود، شهرت دارند. آنها بر اين باورند که ميتوانند انتظاراتي که از آنها هست برآورده کنند. به عبارت ديگر، آنها امکان موفقيت خود را بيش از آن چيزي که هست، در نظر ميگيرند. ظاهرا کارآفرينان واقعي به خاطر اعتماد به نفس بالايي که در خود ميبينند و براي ديگران غيرقابل لمس است، موفق ميشوند.
کارآفرينان خستگي را زياد احساس نميکنند. در برابر مشکلات به دنبال راه حل گشته و سريعاً براي حل آنها اقدام ميکنند. آنها ميدانند با کار موثر، به اهداف خود خواهند رسيد.
وظايف کارآفرين
هشت وظيفه براي کارآفرين وجود دارد:
از موقعيتهاي محيط آگاه ميشود.
براي استفاده از اين موقعيتها خود را به خطر مياندازد.
براي کار سرمايهگذاري ميکند.
نوآوريها را معرفي ميکند.
کار و توليد را نظم ميبخشد.
تصميم ميگيرد.
براي آينده برنامهريزي ميکند.
محصولات خود را با سود ميفروشد.
انگيزههاي مهم کارآفريني
سه انگيزهي اوليه باعث ميشود که افراد، کارآفرين شوند:
نياز به پيشرفت
علاقه به آزادي و استقلال
احتياج به رضايت شغلي
سرچشمهي کارآفريني
کارآفرينان از کجا ميآيند؟ اشخاص چگونه کارآفرين ميشوند؟ آيا کارآفرينان زاده شده يا ساخته ميشوند؟ زماني بود که تصور ميشد کارآفرينان به جاي ساخته شدن، متولد ميشوند. صفات آنها به قدري نادر بودند که در هر جايي يافت نمــيشدند. امروزه، شواهد کافي وجود دارد که نشان دهد صفات کارآفريني را ميتوان با آموزش، پرورش داد.
نقشهاي کارآفرينان در جامعه
کارآفرينان نقشهاي ذيل را در جامعه ايفا خواهند کرد:
عامل اشتغالزايي
عامل انتقال فناوري
عامل ترغيب و تشويق سرمايهگذاري
عامل شناخت، ايجاد و گسترش بازارهاي جديد
عامل تعادل در اقتصادهاي پويا
عامل کاهش بوروکراسي اداري (کاهش پشت ميزنشيني و شوق عملگرايي و...)
عامل نوآوري و روانکنندهي تغيير
عامل تحريک و تشويق حس رقابت
عامل ساماندهي